نگاه خیرخواهانه یا کاسبکارانه به کسب و کار

در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارید

Share on telegram
Share on linkedin
Share on twitter
Share on whatsapp
Share on email

نگاه خیرخواهانه یا کاسبکارانه به کسب و کار

خلاصه: با علی نادری یک جلسه مشاوره داشتم که راجع به راه اندازی کسب و کاری صحبت کنیم. مقاله خوب بودن پل گراهام را به من معرفی کرد و من هم بعد از خواندنش آن را برای شما خلاصه کردم.

در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارید

Share on telegram
Share on linkedin
Share on twitter
Share on whatsapp
Share on email
با علی نادری یک جلسه مشاوره داشتم که راجع به راه اندازی کسب و کاری صحبت کنیم. مقاله خوب بودن پل گراهام را به من معرفی کرد و من هم بعد از خواندنش آن را برای شما خلاصه کردم.
مرز باریک بین از دست رفتن یا ماندن یک کسب و کار

فهرست

مقدمه 

(اگر عجله دارید این بخش را رد کنید)

با علی نادری راجع به راه اندازی یک کسب و کار مشورت می کردم. هنوز توضیحاتم تمام نشده، علی لینک مقاله پل گراهام را برایم فرستاد و گفت اول ببین برای چه هدفی می خواهی کسب و کار راه بیندازی و بعد، بیا که با هم صحبت کنیم. به مقاله یک نگاهی انداختم. ظاهر نافرم سایت، فقط به این دلیل برایم قابل تحمل بود که اسم پل گراهام کوفاندر وای کامبینیتور روی آن بود. اگر نه که سایت را باز نکرده می بستم. همان شب نشستم و مقاله را خواندم. بعد با علی مشغول گفتگو شدیم و این طور بود که مسیر گفتگوی ما به سمتی رفت که فکرش را هم نمی کردم. 

 

 

 

در این ویدیو مقاله خوب بودن (Be Good) نوشته پل گراهام، کوفاندر Y Combinator رو براتون خلاصه کردم و شرح دادم.

توی این ویدیو سعی کردم نظر خودم رو با اصل مقاله ترکیب نکنم و فقط جایی اگر مثال عینی لازم بوده از اکوسیستم استارتاپی خودمون مثالهایی آوردم.

در بخش اول مقاله با کمک گوگل بارد یه خلاصه از مقاله تهیه کردم و اون رو باهاتون به اشتراک گذاشتم.

این خلاصه به شرح زیر است:‌

امروز می‌خواهم با شما در مورد موضوعی بسیار مهم صحبت کنم: خوب بودن.

شاید فکر کنید که این موضوع خیلی کلی و انتزاعی است و چه ربطی به استارت آپ‌ها دارد. اما من معتقدم که خوب بودن یکی از مهمترین عوامل موفقیت یک استارت آپ است.

در مقاله‌ای که آقای پل گراهام، یکی از بنیانگذاران Y Combinator، نوشته است، ایشان می‌گویند که “اولین اصل یک استارت آپ خوب بودن است.”

اما منظور از خوب بودن چیست؟

من خوب بودن را به معنای “ارزش آفرینی” می‌دانم. یک استارت آپ خوب، استارت آپی است که ارزشی برای جامعه ایجاد می‌کند. این ارزش می‌تواند در قالب محصولات و خدمات جدید، بهبود زندگی مردم، یا حل مشکلات اجتماعی باشد.

وقتی یک استارت آپ ارزش آفرینی می‌کند، به طور طبیعی مورد استقبال مردم قرار می‌گیرد و موفق می‌شود.

در مقابل، یک استارت آپی که ارزش آفرینی نمی‌کند، در نهایت شکست خواهد خورد.

حالا بیایید ببینیم که چگونه می‌توانیم استارت آپ‌های خود را خوب کنیم.

نسخه صوتی ویدیو

اولین قدم: یک مشکل واقعی را حل کنید.

قبل از اینکه شروع به ساخت یک استارت آپ کنید، باید یک مشکل واقعی را شناسایی کنید. مشکلی که مردم آن را احساس می‌کنند و حاضرند برای حل آن پول بپردازند.

اگر مشکلی که شما انتخاب می‌کنید واقعی نباشد، مردم آن را نمی‌پذیرند و استارت آپ شما شکست خواهد خورد.

دومین قدم: یک راه حل عالی ارائه دهید.

وقتی یک مشکل واقعی را شناسایی کردید، باید یک راه حل عالی برای آن ارائه دهید. راه حلی که کارآمد، مقرون به صرفه، و قابل استفاده باشد.

اگر راه حل شما عالی نباشد، مردم آن را ترجیح نخواهند داد و استارت آپ شما شکست خواهد خورد.

سومین قدم: یک تیم عالی تشکیل دهید.

یک تیم عالی، تیمی است که از افراد با استعداد، سخت‌کوش، و متعهد تشکیل شده است. این تیم باید بتواند با هم کار کند و یک محصول عالی بسازد.

اگر تیم شما عالی نباشد، استارت آپ شما شکست خواهد خورد.

چهارمین قدم: بازار خود را بشناسید.

قبل از اینکه شروع به بازاریابی کنید، باید بازار خود را به خوبی بشناسید. باید بدانید که مشتریان شما چه کسانی هستند، چه نیازهایی دارند، و چگونه می‌توانید به آن نیازها پاسخ دهید.

اگر بازار خود را نشناسید، نمی‌توانید به درستی بازاریابی کنید و استارت آپ شما شکست خواهد خورد.

پنجمین قدم: تلاش کنید و تسلیم نشوید.

راه‌اندازی یک استارت آپ کار آسانی نیست. باید سخت تلاش کنید و تسلیم نشوید.

اگر تلاش نکنید و تسلیم شوید، استارت آپ شما شکست خواهد خورد.

در پایان، می‌خواهم به شما بگویم که خوب بودن یک انتخاب است. شما می‌توانید انتخاب کنید که یک استارت آپ خوب باشید یا یک استارت آپ بد.

اگر انتخاب کنید که یک استارت آپ خوب باشید، شانس موفقیت شما بسیار بیشتر خواهد بود.

پس لطفاً خوب باشید.

بعد از اون، ترجمه دقیق این مقاله رو خلاصه کردم. این خلاصه توسط خودم انجام شده و یک ارائه دقیق از محتوای مقاله اصلیه.

این مقاله رو به دوستانی که قصد دارند یک کسب و کاری راه بندازن توصیه می کنم.

 

 

مقدمه 

(اگر عجله دارید این بخش را رد کنید)

با علی نادری راجع به راه اندازی یک کسب و کار مشورت می کردم. هنوز توضیحاتم تمام نشده، علی لینک مقاله پل گراهام را برایم فرستاد و گفت اول ببین برای چه هدفی می خواهی کسب و کار راه بیندازی و بعد، بیا که با هم صحبت کنیم. به مقاله یک نگاهی انداختم. ظاهر نافرم سایت، فقط به این دلیل برایم قابل تحمل بود که اسم پل گراهام کوفاندر وای کامبینیتور روی آن بود. اگر نه که سایت را باز نکرده می بستم. همان شب نشستم و مقاله را خواندم. بعد با علی مشغول گفتگو شدیم و این طور بود که مسیر گفتگوی ما به سمتی رفت که فکرش را هم نمی کردم. 

 

 

 

در این ویدیو مقاله خوب بودن (Be Good) نوشته پل گراهام، کوفاندر Y Combinator رو براتون خلاصه کردم و شرح دادم.

توی این ویدیو سعی کردم نظر خودم رو با اصل مقاله ترکیب نکنم و فقط جایی اگر مثال عینی لازم بوده از اکوسیستم استارتاپی خودمون مثالهایی آوردم.

در بخش اول مقاله با کمک گوگل بارد یه خلاصه از مقاله تهیه کردم و اون رو باهاتون به اشتراک گذاشتم.

این خلاصه به شرح زیر است:‌

امروز می‌خواهم با شما در مورد موضوعی بسیار مهم صحبت کنم: خوب بودن.

شاید فکر کنید که این موضوع خیلی کلی و انتزاعی است و چه ربطی به استارت آپ‌ها دارد. اما من معتقدم که خوب بودن یکی از مهمترین عوامل موفقیت یک استارت آپ است.

در مقاله‌ای که آقای پل گراهام، یکی از بنیانگذاران Y Combinator، نوشته است، ایشان می‌گویند که “اولین اصل یک استارت آپ خوب بودن است.”

اما منظور از خوب بودن چیست؟

من خوب بودن را به معنای “ارزش آفرینی” می‌دانم. یک استارت آپ خوب، استارت آپی است که ارزشی برای جامعه ایجاد می‌کند. این ارزش می‌تواند در قالب محصولات و خدمات جدید، بهبود زندگی مردم، یا حل مشکلات اجتماعی باشد.

وقتی یک استارت آپ ارزش آفرینی می‌کند، به طور طبیعی مورد استقبال مردم قرار می‌گیرد و موفق می‌شود.

در مقابل، یک استارت آپی که ارزش آفرینی نمی‌کند، در نهایت شکست خواهد خورد.

حالا بیایید ببینیم که چگونه می‌توانیم استارت آپ‌های خود را خوب کنیم.

نسخه صوتی ویدیو

اولین قدم: یک مشکل واقعی را حل کنید.

قبل از اینکه شروع به ساخت یک استارت آپ کنید، باید یک مشکل واقعی را شناسایی کنید. مشکلی که مردم آن را احساس می‌کنند و حاضرند برای حل آن پول بپردازند.

اگر مشکلی که شما انتخاب می‌کنید واقعی نباشد، مردم آن را نمی‌پذیرند و استارت آپ شما شکست خواهد خورد.

دومین قدم: یک راه حل عالی ارائه دهید.

وقتی یک مشکل واقعی را شناسایی کردید، باید یک راه حل عالی برای آن ارائه دهید. راه حلی که کارآمد، مقرون به صرفه، و قابل استفاده باشد.

اگر راه حل شما عالی نباشد، مردم آن را ترجیح نخواهند داد و استارت آپ شما شکست خواهد خورد.

سومین قدم: یک تیم عالی تشکیل دهید.

یک تیم عالی، تیمی است که از افراد با استعداد، سخت‌کوش، و متعهد تشکیل شده است. این تیم باید بتواند با هم کار کند و یک محصول عالی بسازد.

اگر تیم شما عالی نباشد، استارت آپ شما شکست خواهد خورد.

چهارمین قدم: بازار خود را بشناسید.

قبل از اینکه شروع به بازاریابی کنید، باید بازار خود را به خوبی بشناسید. باید بدانید که مشتریان شما چه کسانی هستند، چه نیازهایی دارند، و چگونه می‌توانید به آن نیازها پاسخ دهید.

اگر بازار خود را نشناسید، نمی‌توانید به درستی بازاریابی کنید و استارت آپ شما شکست خواهد خورد.

پنجمین قدم: تلاش کنید و تسلیم نشوید.

راه‌اندازی یک استارت آپ کار آسانی نیست. باید سخت تلاش کنید و تسلیم نشوید.

اگر تلاش نکنید و تسلیم شوید، استارت آپ شما شکست خواهد خورد.

در پایان، می‌خواهم به شما بگویم که خوب بودن یک انتخاب است. شما می‌توانید انتخاب کنید که یک استارت آپ خوب باشید یا یک استارت آپ بد.

اگر انتخاب کنید که یک استارت آپ خوب باشید، شانس موفقیت شما بسیار بیشتر خواهد بود.

پس لطفاً خوب باشید.

بعد از اون، ترجمه دقیق این مقاله رو خلاصه کردم. این خلاصه توسط خودم انجام شده و یک ارائه دقیق از محتوای مقاله اصلیه.

این مقاله رو به دوستانی که قصد دارند یک کسب و کاری راه بندازن توصیه می کنم.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بازم محتوا دارم!

چند تا پست دیگه!

چطور خوب مخالفت کنیم؟‌

روش درست مخالفت کردن چیزیه که مطمئنم به ما هیچ وقت یاد ندادن. توی این مقاله که از پل گراهام خوندمش، ایشون اومده و راهکار درست مخالفت کردن رو به ما یاد داده. چطوری؟ با نمایش دادن انواع مخالفت کردن و البته انتخاب رو به ما سپرده که دوست داریم کدومو انتخاب کنیم.

چطور یک وبینار برگزار کنیم؟ نکات حین برگزاری وبینار

حقیقتا سخت ترین روز برگزاری یک وبینار،‌ دقیقا روز برگزاریست. به عنوان یک برگزار کننده اگر ده نفر نیرو هم داشته باشید، آخرش استرس این را دارید که اتفاق ناگواری نیفتد و وبینار به خوبی برگزار شود. اما همیشه اتفاقاتی می افتد که خارج از کنترل است. در این محتوا از یک ساعت قبل از برگزاری تا ده دقیقه پس از پایان برگزاری وبینار را توضیح داده ام.

چطور یک وبینار برگزار کنیم؟ نکات پیش از برگزاری وبینار 

هروقت می بینم وبیناری برگزار می شود و به نکات بسیار بدیهی در برگزاری آن دقت نمی شود غصه دار می شوم! برای همین تلاش کردم تجربه کمالگرایانه خودم از برگزاری وبینار را با شما هم به اشتراک بگذارم. شاید به درد کسی خورد و کسی کمتر غصه خورد!